خواستي بيآپ عزيزم.....................!
حوصلمون سر رفت!
آره چوب شور مي خورديم بعدشم ترش مي کرديم...
اين سارا هم بايد به فکر راه هاي جديد تري براي جلب توجه باشه!
سوخي کدم! (بالحن بخونيد! )
ببخشيد نمي دونم بسته چيپس از کجا به ذهنم رسيد! ولي بايد ذکر کنم ما هيچ وقت چيپس نداشتيم و اون موقع هم مي خواستم بنويسم چوب شور که اشتباه تايپ شد!
خانوم فخار مقدم عزيز!
ما رسم نداشتيم به کسي خوراکي بديم! هر کس گرسنه بود بايد يه جوري خودش رو سير مي کرد! قبل کلاس بايد مي ديدي همه رو که هوار شده بودن روي يه بسته چيپس
يکي از بچه هاي جديدمون اولين روزي که اومده بود با پرستيژ بالا مي گفت که خوراکي دهني نمي خوره و اعتراض مي کرد که چرا ما بهش خوراکي نمي ديم و ما هم بهش گفتيم که ما به طور کلي فقط به فکر سير شدن خودمونيم چون از ابتدا بهمون آموزش دادن به خوراک کم قناعت داشته باشيم!
يادته دبستان رو که! مسخره ها! صبح يه تغذيه مي دادن و تا ظهر فقط مي تونستي آب بخوري! باد کرديم اين قدر آب خورديم!
نه بابا اين بيشتر از من و تو گرسنگي مي کشه! عزيزم...
ولي خب بچس... مفلسه زبونم لال! خوشال ميشه...
صد در صد!
آبنبات خيلي سير مي کنه!
گشنگي نکشيدي پس!
قيچي ببين تو رو خدا درک نمي کنه گرسنگي رو!49
مامانم موبايلشو برده گلم...
خوب شد امروز گريه کردما...! وگرنه مث موني داغون مي شدم!
در مورد سيستم بدن من بايد گريه کنم تا راحت بشم...
زهرا به خدا اگه به مامانت قضيه امروزو گفته باشي خفت مي کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!