سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























... رهی نمانده تا رهایی

به یاد تمام روز هایی که می اومدم پای لب تابم و با کلی غم و غصه یا شایدم خوشحالی شروع می کردم به نوشتن...

به یاد روز هایی که دستم انقد تند شده بود که دیگه لازم نبود کیبورد رو نگاه کنم...

به یاد روزهایی که دور از چشم مامانم می اومدم اینجا و می نوشتم...

اینجا ، این کیبورد و این صفحه شاهد خیلی از روزهای زندگی من بوده روز هایی که از فرط خوشحالی نمی فهمیدم دارم چی تایپ میکنم و گاهی از فرط عصبانیت اصلا مطلبم رو ارسال نمی کردم...

خلاصه که حالا دوباره اینجام....

بعد از یه مدت خیلی طولانی که لب تاپم درست شد...انقدر حرف دارم از گذشته که ترجیح میدم اصلا سراغش نرم و از همین الان رو بنویسم....

دلم خیلی تنگ شده بود...

پ.ن:شاید به حضورتون دوباره احتیاج دارم..:دی


نوشته شده در یکشنبه 91/11/22ساعت 7:8 عصر توسط خانوم زهرا نظرات ( ) |


Design By : Pichak